سرمایه اصلی گوگل کاربرانی هستند که مدام از موتور جست و جوی گوگل برای رفع نیازشان استفاده می کنند. یعنی گوگل بدون کاربرانش هیچ ارزشی ندارد. همین الان تصور کنید برای رفع نیازتان مثلا از اینستاگرام به جای گوگل استفاده کنید. چه اتفاقی می افتد؟ گوگل دیگه گوگل همیشگی نخواهد بود. به هیچ وجه نمی تواند مثل الان درآمد خوبی داشته باشد.
به همین دلیل طی سال های اخیر گوگل تمام تلاشش را کرده و می کند تا صفحاتی را در نتایج جست و جو به کاربران نمایش دهد که دقیقا مرتبط با نیازشان باشد و آن را به بهترین نحو برطرف کند.
همیشه یادتان باشه پایه و اساس موتور جست و جوی گوگل احترام به کاربر است. دقیقا هم به خاطر این است که گوگل به سایت هایی علاقه دارد که به کاربرانشان اهمیت می دهند. سایت هایی را در نتایج بالاتر نمایش می دهد که واقعا به فکر کاربرانشان هستند. نه سایت هایی که صرفا گرفتن رتبه خوب در گوگل برایشان اولویت دارد!
احترام به کاربر یکی از اصلی ترین معیارهای گوگل برای رتبه دادن به وب سایت هاست. حالا معنی و مفهوم این احترام به کاربر در سئو چیه؟ در این مقاله دقیقا قصد دارم در مورد مواردی که مربوط به احترام به کاربر می شود صحبت کنم. شاید از دید خیلی از دوستان پیش پا افتاده باشد اما به شدت مهم و جدی است. پس از شما دعوت می کنم تا انتهای این مقاله همراه من باشید. مطمئن باشید این یکی از مهمترین مقالات آموزش سئو است که دارم برای شما می نویسم.
داستان از آن جایی شروع شد که کیفیت سایت هایی که گوگل در نتایج جست و جو به کاربرانی که دنبال خواسته شان بودند پایین آمده بود. شاید یادتان نباشد اما 10 سال پیش که توی گوگل هر موضوعی را جست و جو می کردید سایت اول یک مطلبی نوشته بود و 9 تا سایت دیگه ازش کپی کرده بودند. از این گذشته گوگل مثل الان هوشمند نبود! نمی توانست درک درستی از نیاز اصلی کاربر داشته باشد.
به همین خاطر بود که گوگل احساس خطر کرد. چون بزرگترین سرمایه اش (کاربرانش) را داشت از دست می داد. تصمیم گرفت کیفیت کارش را افزایش دهد. الگوریتم هایی را ساخت تا با سایت های خلاف کار مقابله کند. یک سری دیگه از الگوریتم هایی هم که ایجاد کرد برای بهبود تجربه کاربری بود. مثل الگوریتم رنک برین که کارش بهینه سازی نتایج جست و جو با توجه به نیاز و درخواست کاربر است.
الان دیگه گوگل یک موتور جست و جوی یک ربات معمولی نیست! بلکه به یک موتور جست و جوی هوشمند و پاسخگو تبدیل است. حتی در تلاش است که کاربران بدون کلیک اضافی و از دست دادن وقتشان به جواب مورد نظرشان برسند. مثلا اگر شما عبارت ” آب و هوای کرج” را جست و جو کنید گوگل قبل از اینکه روی وب سایتی کلیک کنید پاسخ شما را می دهد.
همه این ها را گفتم تا بدانید سئو کردن دیگه مثل چند سال پیش نیست! مثل قبل آسون نیست! زحمت باید بکشید. گوگل روز به روز در حال به روز شدن است و اگر بخواهید مثل قدیم گوگل را دور بزنید با شما برخورد جدی می کند.
الان نسبت به قبل رقابت خیلی بیشتر شده است. رقابت توی خوب بودن، رقابت توی خلاق بودن، رقابت توی اهمیت دادن به کاربران! راستی شما واقعا چقدر به کاربران تان اهمیت می دهید؟ آیا فقط هدف اصلی تون کسب رتبه 1 در گوگل به هر قیمتی است یا واقعا در تلاش هستید که نیاز کاربران تان را رفع کنید؟
این سوالات را در طول روز باید بارها از خودتان بپرسید. مخاطب تان کی هست؟ دقیقا به چی نیاز دارد؟ وقتی وارد سایت تان شد به چه چیزهای دیگری ممکن است نیاز پیدا کند؟ چطور باید کاری کنم تا باز هم به سایت من سر بزند؟ سئو یعنی همین! از لحظه ورود مخاطب به سایت تان تا لحظه خروج از سایت همراهش باشید تا باز هم برای رفع نیازش به سایت شما باز گردد. تا اسم سایت شما به یادش بماند.
هر اقدامی که باعث راحتی کاربر هنگام حضور در سایت مان می شود، احترام به کاربر است. از بالا بودن سرعت بارگذاری صفحات مان گرفته تا فرود کاربر در صفحه ای که واقعا دردش را درمان کند و محتوایی که موقع خواندنش هم لذت ببرد و هم نیازش رفع شود. در تمام این موارد ما اولویت را با کاربر قرار داده ایم نه گوگل!
اما در این مقاله راجع به چند موردی که در وب سایت های زیادی دیده ام و دوستان اصلا رعایت نمی کنند قصد دارم صحبت کنم. پس در ادامه همراه من باشید.
یکی از مهمترین موضوعات در بحث سئو این است که مخاطب بعد از کلیک روی لینک سایت شما در نتایج جست و جو در چه صفحه ای قرار است فرود بیاید. مثلا اگر کسی قیمت دلار را جست و جو می کند انتظار صفحه ای را دارد که یک جدول بروز از قیمت ها را به صورت لحظه ای نشان دهد. نه صفحه ای در داخل آن اخبار مربوط به قیمت دلار وجود دارد نه یک مقاله طولانی!
انتخاب درست نوع صفحه برای تارگت کردن روی کلمات کلیدی بسیار مهم است. اگر غیر این باشد قطعا رتبه آن کلمه را از دست می دهید. چون الگوریتم رنک برین دقیقا کارش بررسی بازخورد مخاطبان در نتایج جست و جو روی صفحاتی است که کلیک می کنند.
به عنوان مثال اگر شما برای کلمه قیمت دلار روی صفحه اخبار دلار کار کرده باشید کاربری که کلیک می کند روی صفحه شما انتظار دیدن چنین صفحه ای را ندارد. مسلما به سراغ گزینه های دیگر می رود تا تجربه کاربری بهتری را پیدا کند. به همین دلیل رتبه صفحه شما کم کم از دست می رود چون نیاز کاربران زیادی را به درستی برطرف نکرده است.
فقط به فکر فروش به مخاطب گروه اول نباشید! منظورم کسانی است که دقیقا می دانند چه می خواهند. یعنی دقیقا قصد اصلی شان خرید است. در فروشگاه های اینترنتی، زیاد با این مسئله بر می خوریم که بیشتر تمرکز روی فروش محصولات اصلی است. یعنی سئو کردن روی دسته بندی و صفحه محصولات در اولویت قرار دارد.
در صورتی که گروهی از مخاطبین فعلا قصدشان خرید نیست و دنبال اطلاعات بیشتری هستند. تا در مرحله بعد خریدشان را نهایی کنند. خب چرا برای این کاربران نباید صفحه ای در سایت تان وجود داشته باشد؟
به عنوان مثال یکی از محصولات فروشگاه اینترنتی شما جارو برقی فیلیپس است. مسلما عبارت “خرید جارو برقی فیلیپس” یکی از عبارات مهمی است که باید روی صفحه محصول مرتبط کار کنید تا کسانی که هدفشان مستقیما خرید جاروبرقی فیلیپس است آن را ببینند.
اما آیا افراد دیگری که قصد کسب اطلاعات بیشتری را دارند آدم نیستند؟! نباید در سایت تان صفحه دیگری برای آن ها داشته باشید؟ شاید افرادی باشند که قبل از خرید بخواهند بدانند که چططور میشه جارو برقی فیلیپیس اصل را از تقلبی تشخیص داد؟ در این صورت باید یک صفحه در سایت شما باشد که روی عبارت “تشخیص جارو برقی اصل” رتبه داشته باشد. این صفحه می تواند در بلاگ سایت تان به عنوان یک مقاله کار شود.
اصلا به میزان سرچ عبارات توجهی نکنید. ابزارهای مربوط به تحقیق کلمات کلیدی فقط میزان سرچ کلمات کلیدی اصلی را نشان می دهند. آن هم اصلا دقیق نیست! عبارات مشابهی که مربوط به یک کلمه کلیدی اصلی می شود بسیار زیاد است. این ابزارها هیچ وقت تعداد جست و جوی این عبارات را نمی توانند به شما نشان دهند چون میزان سرچ شان پایین است. این ابزارها فقط کلمات و عبارات پر جست و جو را به شما نشان می دهند.
سئو کردن روی عبارات چند بخشی و طولانی آینده سئو است. بیش از 70 درصد جست و جو ها بیش از 4 عبارت هستند. این یعنی سبک جست و جوی مردم در گوگل تغییر کرده است و سرچ های عامیانه در حال افزایش است.
دیگه کار کردن روی کلمه کلیدی اصلی کم کم در حال منسوخ شدن است. باید عبارات چند بخشی در یابیم و به جست و جوهای خودمانی و عامیانه مردم اهمیت بدهیم.
به عنوان مثال عبارت “لپ تاپ لنوو بهتره یا ایسر؟” یا “لپ تاپ لنوو چی خوبه بخرم؟” همین حالا جست و جوهای زیادی دارند. شک نکنید در آینده این سبک از جست و جو ها خیلی زیاد می شود و چه بهتر است که از همین حالا روی این عبارات کار کنید.
به هیچ وجه ماهیت محتوا را تغییر ندهید. طولانی کردن بی مورد محتوا ممنوع! خیلی وقت ها طولانی شدن محتوا به ماهیت اصلی محتوا لطمه می زند. این کار عینا توهین مستقیم به کاربر است.
همانطور که می دانید طولانی کردن محتوا به یکی از تکنیک های سئوی کلاه خاکستری تبدیل شده و این باعث شده تا خیلی از دوستان صرفا برای کسب رتبه بهتر الکی محتوا را طولانی کنند. در صورتی که مخاطب اصلا به آن احتیاجی ندارد.
سعی کنید فقط به موضوعات مرتبط بپردازید و از حاشیه رفتن پرهیز کنید.
به نظرم استفاده بیش از حد از کلمه کلیدی اصلی در محتوا هم بی احترامی به کاربر محسوب می شود. خواندن محتوایی که کلمه کلیدی اصلی زیاد درش استفاده شده باشد آزار دهنده است. گوگل هم کم کم داره کلمه کلیدی را منسوخ می کند.
به جای استفاده از کلمه کلیدی بهتر است از مفهوم کلیدی استفاده کنیم. ما زمانی می توانیم به گوگل بفهمانیم محتوای ما در رابطه با چه موضوعی است که مفهومی نوشتن را یاد بگیریم. به جای تکرار کلمه کلیدی از کلمات مرتبط، مشابه و هم خانواده و از LSI های مربوط به موضوع اصلی استفاده کنید.
خب این یعنی چی؟ به این مثال توجه کنید. ما قصد داریم مقاله ای در مورد افزایش فالوور اینستاگرام بنویسیم. کلمات مشابه، مرتبط و هم خانواده موضوع اصلی شامل این موارد میشه: بالا بردن فالوور اینستاگرام، افزایش دنبال کنندگان پیج اینستاگرام، زیاد کردن فالوور اینستاگرام، روش های افزایش فالوور، جذب فالوور واقعی، بالا بردن پیج در اینستاگرام و … یعنی به جای تکرار کلمه کلیدی اصلی (افزایش فالوور اینستاگرام) باید از این عبارات در قسمت های مختلف مقاله خود استفاده کنیم.
حالا منظور از LSI چیه؟ یعنی استفاده از موضوعات مرتبط به موضوع اصلی. برای افزایش فالوور از چه روش هایی استفاده میشه؟ از اینفلونسرها می شه کمک گرفت، تبلیغات کرد، از اکسپلور جذب داشت و … این مواردی که بهش اشاره کردم LSI های افزایش فالوور اینستاگرام هستند.
همانطور که قبلا اشاره کردم مواردی که مربوط به احترام به کاربر در سئو می شود زیاد هستند. اما در این مقاله در مورد مهمترین هاش با شما صحبت کردم.
اصل داستان سئو این است که نیاز مخاطبانتان را به بهترین نحو رفع کنید. به همین دلیل اولویت را باید برای کاربر قرار بدهید نه برای گوگل!
امیدوارم از این مقاله هم استفاده کافی را برده باشید. اگر سوالی داشتید حتما در قسمت کامنت ها بپرسید.
منبع : همیار وب
یکی از سوالاتی که خیلی از دوستان در رابطه با سئو از من می پرسند این است که آیا بدون تولید محتوا هم می توان در سئو موفق شد؟ در بسیاری از حوزه های کاری تولید محتوا آن هم به صورت انبوه تقریبا کاری غیر ممکن است. به همین دلیل همه سایت ها در حوزه های کاری مختلف نمی توانند روی تولید محتوا مانور دهند!
از طرفی هر وقت صحبت از سئو می شود همه ذهن ها سمت تولید محتوای خوب و کاربر پسند می رود. اما آیا شخصی که قصد دارد ویدیو کلیپ خواننده مورد علاقه اش را دانلود کند نیاز به محتوا دارد؟ البته منظورم محتوای متنی طولانی است! تنها نیازش این است که به سرعت و به راحتی ویدیو را با کیفیت مورد نظرش دانلود کند!
در این مقاله قصد دارم در مورد این که چگونه بدون تولید محتوای زیاد و تمرکز روی رفع نیاز کاربر و فاکتورهای سئو خارجی رتبه وب سایت خود را در نتایج جست و جو افزایش دهید صحبت خواهم کرد.
سئو چیست؟ سئو به زبان ساده یعنی بهینه سازی سایت برای موتور جست و جو! در واقع سئو (SEO) مخفف عبارت Search Engine Optimization می باشد. که ما ایرانی ها می گوییم “سئو” ولی در زبان انگلیسی “اس ای او” گفته می شود.
البته منظور از بهینه سازی سایت برای موتورهای جست و جو همان گوگل است. چون همان طور که می دانید در کشور ما بیش از 99 درصد افراد از گوگل برای رفع نیاز خود استفاده می کنند. و هدف اصلی ما بهینه سازی سایت مان برای گوگل است. هر چند که جدیدا موتور جست و جوی مایکروسافت با نام بینگ هم کمی مهم شده است اما نه خیلی!
گوگل است که به سئو معنی می دهد. در حقیقت همه ما تلاش می کنیم تا سایت مان را در کلماتی که مربوط به کسب و کارمان می شود و کاربران بیشتری آن ها را سرچ می کنند در گوگل بالا بیاوریم. سئو به زبان ساده یعنی همین!
آموزش سئو و درک محتوای همیشه سبز برای سئوکاران و نویسندگان محتوا اهمیت بسیاری دارد. حتی برای مدیران و متخصصانی که می خواهند نیرو استخدام کنند نیز باید در نظر گرفته شود.
سئو سایت را یمتوان با تولید محتوای همیشه سبز آسان تر انجام داد زیرا این نوع محتوا بسیار به نظر گوگل و مخاطبان نزدیک است.
بسیای از کارشناسان محتوای همیشه سبز را برای سئو سایت بسیار تاثیر گذار می دانند! ما می خواهیم موضوع محتوای همیشه سبز را از منظر تولید محتوا بررسی کنیم.
ماهیت محتوای همیشه سبز، چیزی نیست که بتوان به صورت قطعی در رابطه با آن صحبت کرد زیرا تا حد زیادی این موضوع سلیقه ای است. به بیان ساده، این مقاله ها ( و البته، دیگر محتوایی که در دسترس هستند)، باید به صورتی باشند که در آینده نیز کاربرد داشته باشند. شما باید موضوعی را برای محتوای خودتان انتخاب کنید که در هفته ها، ماه ها و حتی سال های بعدی نیز مفید باشد.
شاید برای شما سوال پیش بیاید که چه موضوعی مناسب است؟
ادامه مطلب ...
وقتی بحث از سئو و رتبهبندی سایت میشود، خیلی از متخصصان، از معیارهای گوگل برای افزایش رتبه سایت حرف میزنند، در مقابل متخصصان دیگری هم هستند که از کاربر، تجربۀ کاربری و معیارهای مربوط به کاربر حرف میزنند. سوال نهایی: برای افزایش رتبۀ سایت معیارهای گوگل مهمترند یا کاربر؟ حضار و اساتید پاسخهای متفاوتی میدهند.
من میگویم که گوگل و کاربر در حقیقت یک چیز هستند. اعتراض شدید حضار: "گوگل با کاربر یکی است؟"، "گوگلِ ماشین آخه چطوری با کاربری که گوشت و عقل و خون داره یکیه؟" یکی از حضار عصبانی: "خانم شورشو درآوردی دیگه، هر دم از این باغ بری میرسد. یه روز میگی قانون جذب دروغه، یه روز دیگه میگی گوگل و کاربر یکی هستند، کی هستی تو اصلا؟"
اما اجازه بدهید در مورد این نمایش ذهنی کمی بیشتر توضیح بدهم و دقیقا موضعام را مشخص کنم که چرا گوگل با کاربر یکی است و معیارهای متفاوتی برای موفقیت در فضای وب وجود ندارد.
سوال: چرا گوگل در میان تمام موتورهای جستجو این چنین موفق عمل کرده است؟
یک دلیل بسیار ساده؛ کاربر. چون گوگل فقط و فقط کاربر را در نظر میگیرد. تمام الگوریتمهای گوگل بر اساس رفتار کاربران به روز میشوند. حالا این کاربر میتواند یک کسب و کار باشد، یا کاربر عادی، یک وبمستر حرفهای یا حتی مادر من با 52 سال سن. قبول ندارید؟ با هم بررسی کنیم.
ما در وبلاگ نوین در مورد گوگل زیاد نوشتهایم و برای هر کدام از الگوریتمهایش مقالههای مفصلی داریم. میدانم که وقتتان کم است و کارهایتان زیاد، بنابرین دوربین را روی دور تند میگذارم و نگاه سریع به این الگوریتمها میاندازم تا بتوانید بهتر حرفم را بفهمید. البته در مورد هر کدام که میخواهید دوربین مکث کند و دقیقتر ببینید، میتوانید روی اسم الگوریتم کلیک کنید و بیشتر دربارهاش بخوانید.
گوگل در حال حرکت از رفتار ماشینی به سوی رفتار انسانی است. گوگل تمام زورش را میزند که به انسان نزدیک شود. خندهدار است که از آن طرف برخی انسانها تمام زورشان را میزنند که بتوانند شبیه ماشین، رفتار کنند. گوگل روز به روز در این نزدیک شدن موفقتر است. اما کاربرانی که سعی میکنند به ماشین نزدیک شوند و شبیه ماشین رفتار کنند، در حقیقت در حال عقبگرد هستند و روز به روز بیشتر از ماشین گوگل عقب میافتند.
پس در حقیقت اگر شما کاربران و انسانها را در نظر بگیرید، آیندۀ گوگل هستید. به انسان ایمان بیاورید. مقصد نهایی گوگل انسان است. شما با هدف قرار دادن کاربران، در حقیقت راه آیندۀ گوگل را در پیش گرفتهاید. جمعبندی: شما برای کاربران استراتژی محتوا مینویسید، نه گوگل و استراتژی محتوا برای کاربر نوشتن یعنی توجه گوگل را به طور ویژهای جلب کردن.
ببخشید مقدمه اینقدر طولانی شد. گفتن تمام اینها به نظر من لازم و حیاتی بود. این روزها بازارِ بازاریابی محتوا بدجور داغ است. اما هنوز اصول اساسی آن برای خیلی از این افراد جا نیفتاده است. من برای کسب و کارهای زیادی تا به حال محتوا نوشتهام و متاسفانه بیش از 90% آنها از درک همین مطلب ساده که اگر اولویت اولشان کاربر باشد، گوگل هم به آنها توجه ویژهای میکند، عاجزند. خیلی از مشتریان، هنوز معتقدند که یک کلمۀ کلیدی را باید هزاران بار تکرار کنند، لینکهای اسپم بسازند، محتوا کپی کنند و بسیاری موارد دیگر. تمام این تجربیات مرا بر آن داشت که از این قسمت سرسری رد نشوم.